کودتای ۲۲ خرداد سال گذشته پیش از آنکه به نفع کودتاگران باشد، به سود مردم و تاریخ ایران بوده است.
اگر کودتا نمیشد، شاید دهها سال طول میکشید تا ناگفتههای گفته شده در یکسال گذشته مطرح شود؛ میرحسین موسوی ۱۸ بیانیه کمحرف و حدیث صادر کند و مهدی کروبی اعتراف کند شاه آنطورها هم گفته شده «جانی، فاسد و تبهکار» نبود.
کودتا فارغ از همه دستاوردهایش برای کودتاگران و جنبش سبز، آغازگر فصل نوینی از تاریخنویسی و وقایعنگاری در جمهوری اسلامی است که میتوان آن را «تاریخ شفاهی» نامید.
«تاریخ شفاهی» که میگویم، یعنی تاریخی که در سینه بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی و فرزندان آنها جای گرفته است.
تاریخی که قطعن با بسیاری از اسناد و مدارک! سازمان اسناد انقلاب اسلامی تناقض دارد. شفاهی است، اما اعتبارش بیشتر از اسناد مکتوب نهادهای برآمده از انقلاب است.
تاریخی که در یکسال گذشته، کارنامه نسبتن درخشانی داشته و چشمانداز روشنی دارد.
از این پروژه شفاهی باید حمایت کرد و نباید آن را دستکم گرفت. تاریخ جمهوری اسلامی که در سینه رهبران جنبش سبز و وفاداران به آن نهفته است، باید به مرور زمان برای کشف واقعیات گفته شود.
با تاریخ شفاهی است که ناگفتههای ۳۰ سال جمهوری اسلامی بدون تحریفهای ناجوانمردانه واقعیات، برای ثبت در تاریخ منتشر میشود.
«تاریخ شفاهی» که جنبش سبز سرآغاز آن است، میتواند رشتههای آنچه را که جمهوری اسلامی برای پوشاندن ابدی واقعیات بافته، پنبه کند.
نوشته اخیر مهدی خزعلی درباره احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان یکی از مصادیق «تاریخ شفاهی» جنبش سبز است که نباید آن را از دست داد.
اگر کودتا نمیشد، شاید دهها سال طول میکشید تا ناگفتههای گفته شده در یکسال گذشته مطرح شود؛ میرحسین موسوی ۱۸ بیانیه کمحرف و حدیث صادر کند و مهدی کروبی اعتراف کند شاه آنطورها هم گفته شده «جانی، فاسد و تبهکار» نبود.
کودتا فارغ از همه دستاوردهایش برای کودتاگران و جنبش سبز، آغازگر فصل نوینی از تاریخنویسی و وقایعنگاری در جمهوری اسلامی است که میتوان آن را «تاریخ شفاهی» نامید.
«تاریخ شفاهی» که میگویم، یعنی تاریخی که در سینه بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی و فرزندان آنها جای گرفته است.
تاریخی که قطعن با بسیاری از اسناد و مدارک! سازمان اسناد انقلاب اسلامی تناقض دارد. شفاهی است، اما اعتبارش بیشتر از اسناد مکتوب نهادهای برآمده از انقلاب است.
تاریخی که در یکسال گذشته، کارنامه نسبتن درخشانی داشته و چشمانداز روشنی دارد.
از این پروژه شفاهی باید حمایت کرد و نباید آن را دستکم گرفت. تاریخ جمهوری اسلامی که در سینه رهبران جنبش سبز و وفاداران به آن نهفته است، باید به مرور زمان برای کشف واقعیات گفته شود.
با تاریخ شفاهی است که ناگفتههای ۳۰ سال جمهوری اسلامی بدون تحریفهای ناجوانمردانه واقعیات، برای ثبت در تاریخ منتشر میشود.
«تاریخ شفاهی» که جنبش سبز سرآغاز آن است، میتواند رشتههای آنچه را که جمهوری اسلامی برای پوشاندن ابدی واقعیات بافته، پنبه کند.
نوشته اخیر مهدی خزعلی درباره احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان یکی از مصادیق «تاریخ شفاهی» جنبش سبز است که نباید آن را از دست داد.
یازدهم مرداد ماه سال ۱۳۸۹
0 نظر:
ارسال یک نظر