هژبر یزدانی در کاستاریکا درگذشت.
هژبر بیتردید برای بسیاری از همنسلان من فردی گمنام و ناشناخته است.
سالها پیش، نام او را برای نخستینبار در صفحات لایی کیهان خواندم. صفحهای که از سوی حسن شایانفر اداره میشد تا به خیال خود، «نیمه پنهان» سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست حکومت پهلوی را برای نسل جوان فاش کند.
این مجموع پاروقیهای کیهان که به گمانم در ابتدا با نام «دزدان با چراغ» منتشر میشد، بعدها نام «نیمه پنهان» به خود گرفت.
این پاورقیها بعدها تبدیل به مجموعه کتابهایی به نام «نیمه پنهان» شد که بیش از ۳۰ جلد آن چاپ شده و از قرار معلوم، قرار است تا ۶۰ جلد ادامه داشته باشد.
علاوه بر پاورقیهای کیهان، بسیاری از این کتابها را داشتم، اما دست روزگار آنها را از من جدا کرد.
به همت همین آقای شایانفر و دفتر پژوهشهای کیهان بود که هژبر یزدانی، رضا فلاح، عبدالله والا، احمد احرار، داریوش همایون، فرخرو پارسا و بسیاری از شخصیتهای دوره پهلوی را شناختم. (فصلی از جلد ۳۱ این مجموعه، به بررسی زندگی هژبر یزدانی پرداخته است.)
تصویری که کیهان از دهها شخصیت فرهنگی، هنری و سیاسی این دوره ارائه کرده، منطبق بر همان چیزی است که حسین شریعتمداری و نظام مقدس سالها از مخالفان خود ارائه میکنند.
این مجموعه دفتر پژوهشهای کیهان را مجموعهای بینظیر میدانم و توصیه میکنم که هر روزنامهنگار و فعال سیاسی و مدنی باید آنها تهیه کرده و بخواند.
این پژوهشها هرچند مستقل و بیغرض نیست و با هدف سیاهنمایی صورت گرفته است، اما کاری بینظیر (از نظر منابع و دستهبندی اطلاعات) در تکنگاریهای دوره پهلوی است.
تردید ندارم این مجموعه میتواند یکی از مهمترین راهنمای تحقیق برای محققان تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشد.
هژبر یزدانی که سالها پیش یکبار دیگر نام او را در جریان بازگرداندن پسر محسن رضایی از آمریکا به ایران شنیده بودم، حالا در میان ما نیست و به تاریخ پیوسته است.
به نظرم، هژبر از جمله شخصیتهایی است که زندگی و فعالیتهای اقتصادیاش نیاز به یک تکنگاری مستقل و بیطرف دارد.
هژبر بیتردید برای بسیاری از همنسلان من فردی گمنام و ناشناخته است.
سالها پیش، نام او را برای نخستینبار در صفحات لایی کیهان خواندم. صفحهای که از سوی حسن شایانفر اداره میشد تا به خیال خود، «نیمه پنهان» سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست حکومت پهلوی را برای نسل جوان فاش کند.
این مجموع پاروقیهای کیهان که به گمانم در ابتدا با نام «دزدان با چراغ» منتشر میشد، بعدها نام «نیمه پنهان» به خود گرفت.
این پاورقیها بعدها تبدیل به مجموعه کتابهایی به نام «نیمه پنهان» شد که بیش از ۳۰ جلد آن چاپ شده و از قرار معلوم، قرار است تا ۶۰ جلد ادامه داشته باشد.
علاوه بر پاورقیهای کیهان، بسیاری از این کتابها را داشتم، اما دست روزگار آنها را از من جدا کرد.
به همت همین آقای شایانفر و دفتر پژوهشهای کیهان بود که هژبر یزدانی، رضا فلاح، عبدالله والا، احمد احرار، داریوش همایون، فرخرو پارسا و بسیاری از شخصیتهای دوره پهلوی را شناختم. (فصلی از جلد ۳۱ این مجموعه، به بررسی زندگی هژبر یزدانی پرداخته است.)
تصویری که کیهان از دهها شخصیت فرهنگی، هنری و سیاسی این دوره ارائه کرده، منطبق بر همان چیزی است که حسین شریعتمداری و نظام مقدس سالها از مخالفان خود ارائه میکنند.
این مجموعه دفتر پژوهشهای کیهان را مجموعهای بینظیر میدانم و توصیه میکنم که هر روزنامهنگار و فعال سیاسی و مدنی باید آنها تهیه کرده و بخواند.
این پژوهشها هرچند مستقل و بیغرض نیست و با هدف سیاهنمایی صورت گرفته است، اما کاری بینظیر (از نظر منابع و دستهبندی اطلاعات) در تکنگاریهای دوره پهلوی است.
تردید ندارم این مجموعه میتواند یکی از مهمترین راهنمای تحقیق برای محققان تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشد.
هژبر یزدانی که سالها پیش یکبار دیگر نام او را در جریان بازگرداندن پسر محسن رضایی از آمریکا به ایران شنیده بودم، حالا در میان ما نیست و به تاریخ پیوسته است.
به نظرم، هژبر از جمله شخصیتهایی است که زندگی و فعالیتهای اقتصادیاش نیاز به یک تکنگاری مستقل و بیطرف دارد.
بیستم و نهم فروردین ماه سال ۱۳۸۹
2 نظر:
با درود
اگر خدا هژبر یزدانی را بیامرزد
پس خدا باید تیمور بختیار رانیز بیامرزد
پس در اینده محسن رضایی رانیز خواه امرزید
چه خدای عادلی داریم؟ که هرکس از قول ایشان هرکس را خواست می امرزد.
پس تاریخ حق قضاوت در مورد جانیان را ندارد؟
با سپاس
مزدک
با درود
اگر خدا هژبر یزدانی را بیامرزد
پس خدا باید تیمور بختیار رانیز بیامرزد
پس در اینده محسن رضایی رانیز خواه امرزید
چه خدای عادلی داریم؟ که هرکس از قول ایشان هرکس را خواست می امرزد.
پس تاریخ حق قضاوت در مورد جانیان را ندارد؟
با سپاس
مزدک
ارسال یک نظر