راستش با محتوای برخی از بیانیههای جریانهای حاضر در جنبش سبز کمی مسئله پیدا کردهام.
بیانیه صادر کردن خوب است، کسی هم قرار نیست مانع از بیان دیدگاهها و خواستههای جریانهای حاضر در جنبش سبز باشد، اما دستکم باید به ظرفیت جامعه و عواقب مسائلی که در بیانیهها مطرح میشود اندیشید.
در برخی از این بیانیهها، نظام انسانی و سیاسیای ترسیم شده که رسیدن به آن، دهها سال زمان میبرد. به دولت و نظام سیاسی هم چندان ارتباطی ندارد، چراکه لازمه تحقق آنها، دگرگونیها در نهاد فرد سنتزده ایرانی است.
این بیانیهها در حالی مطالبات خود از نظام سیاسی (آینده) را مطرح کردهاند که حداقلهایی از آنها در نهاد فرد ایرانی نیز دیده نمیشود.
این خواستهها که بیشتر در قالب حقوق زنان و روشنفکران به چشم میخورد، نیازمند تحول فردی است تا تغییر در سیستم سیاسی.
دینخویی را نمیتوان با تغییر نظام سیاسی برانداخت، همانطور که مناسبات زن و مرد در ایران را نمیتوان با تصویب قوانین یکشبه متحول کرد.
امامزمان را هم نمیتوان به واسطه یک تحقیق تاریخی بهیکباره از نهاد موعودگرای فرد ایرانی پاک کرد تا نظام ولیفقیه را برانداخت.
پریدن یکباره از همه این موانع تاریخی و فرهنگی، آفت است، آفتی که که سالها بعد خود را در شکلهای دیگری نشان خواهد داد.
تغییری که با نظام انسانی سر و کار داشته باشد، زمان میبرد، شاید دهها سال. هزینه هم میخواهد، چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اجتماعی.
هزینه سیاسی برانداختن نظام سلطانی ولایت فقیه کمهزینهترین این تغییرات است، آنچه که به هزینه و فرصت بیشتری نیاز دارد، برافکندن اندیشه فرهایزدی و شاهی است که هزاران سال در صورتهای مختلف در نهاد هر ایرانی باقی مانده است.
بیانیه صادر کردن خوب است، کسی هم قرار نیست مانع از بیان دیدگاهها و خواستههای جریانهای حاضر در جنبش سبز باشد، اما دستکم باید به ظرفیت جامعه و عواقب مسائلی که در بیانیهها مطرح میشود اندیشید.
در برخی از این بیانیهها، نظام انسانی و سیاسیای ترسیم شده که رسیدن به آن، دهها سال زمان میبرد. به دولت و نظام سیاسی هم چندان ارتباطی ندارد، چراکه لازمه تحقق آنها، دگرگونیها در نهاد فرد سنتزده ایرانی است.
این بیانیهها در حالی مطالبات خود از نظام سیاسی (آینده) را مطرح کردهاند که حداقلهایی از آنها در نهاد فرد ایرانی نیز دیده نمیشود.
این خواستهها که بیشتر در قالب حقوق زنان و روشنفکران به چشم میخورد، نیازمند تحول فردی است تا تغییر در سیستم سیاسی.
دینخویی را نمیتوان با تغییر نظام سیاسی برانداخت، همانطور که مناسبات زن و مرد در ایران را نمیتوان با تصویب قوانین یکشبه متحول کرد.
امامزمان را هم نمیتوان به واسطه یک تحقیق تاریخی بهیکباره از نهاد موعودگرای فرد ایرانی پاک کرد تا نظام ولیفقیه را برانداخت.
پریدن یکباره از همه این موانع تاریخی و فرهنگی، آفت است، آفتی که که سالها بعد خود را در شکلهای دیگری نشان خواهد داد.
تغییری که با نظام انسانی سر و کار داشته باشد، زمان میبرد، شاید دهها سال. هزینه هم میخواهد، چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اجتماعی.
هزینه سیاسی برانداختن نظام سلطانی ولایت فقیه کمهزینهترین این تغییرات است، آنچه که به هزینه و فرصت بیشتری نیاز دارد، برافکندن اندیشه فرهایزدی و شاهی است که هزاران سال در صورتهای مختلف در نهاد هر ایرانی باقی مانده است.
دوم بهمنماه سال ۱۳۸۸
0 نظر:
ارسال یک نظر