واقعیت این است که در این روزها نمیتوان از کنار برخی مسائل دامن بیخیالی و بیتفاوتی برچید.
یک روز پس از سخنرانی گلایهآمیز علی خامنهای از اقدمات خودسرانه، بمبی در تهران منفجر میشود و رهبری که دوست دارد تمام ناکامیها در جمهوری اسلامی را به آمریکا و استکبار جهانی نسبت دهد، برخلاف شخص احمدینژاد و مقامهای دولتی در پیام خود سخنی از نقش بیگانگان به میان نمیآورد.
خامنهای چند روز بعد، در اقدامی کمسابقه، روحالله حسینیان را به حضور میپذیرد تا مانع از استعفایش ار مقام نمایندگی شود. حسینیان نماینده جریانی تندرو در مجلس است که سرسختانه از دولت محمود احمدینژاد حمایت میکند.
از جزئیات این دیدار خبری در دست نیست، همانطور که از علت استعفای حسینیان که در استعفانامه خود رهبر را نیز مورد عنایت قرار داده بود، اطلاع دقیقی نداریم.
مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با کنارهگیری حسینیان، در واقع جلوگیری از عملی شدن تهدید سایر نمایندگان تندور مجلس به استعفا از سمت نمایندگی در صورت قبول استعفای حسینیان بود.
در این دیدار شاید خامنهای افسار نمایندگان تندور و حامی احمدینژاد را کشیده باشد تا به آنها بفهماند در آینده اگر اتفاقی رخ دهد، چه کسی پشت سر این اتفاقات است و حرفی از استعفا و اعتراض به میان نیاورند.
صدا و سیما نیز که زیرنظر مستقیم خامنهای اداره میشود، پس از هفت ماه دروغبافی، یکشبه! به این نتیجه میرسد که مخالفان دولت را صف کند تا آزادانه هرچه که دوست دارند، نثار دولت و رئیسش کنند.
این صداو سیمای به اصطلاح ملی تا جایی پیش میرود که شب گذشته از پخش تصویر اسفندیار رحیم مشایی، یار غار احمدینژاد خودداری میکند.
دست آخر اینکه محمد محمدی نیک ریشهری پس از ماهها کلنجار با دولت احمدینژاد، ترجیح میدهد پس از ۱۸ سال، از سرپرستی حجاج ایرانی کنارهگیری کند.
حرفهایی که ریشهری در مراسم تودیع خود زد، در واقع انتقاد یکی از نزدیکترین افراد به خامنهای از نحوه برخورد با معترضان در هفت ماه گذشته است.
چند ساعت پس از اظهارات این یار خامنهای است که خبر میرسد بمبی در مشهد منفجر شده است. این بمب که گویا تلفاتی نداشته است، تنها با یک هدف میتواند منفجر شده باشد؛ پیام صریح به علی خامنهای.
شهر مشهد از زمانی که خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی رسیده، قلب امنیتی جمهوری اسلامی است.
برای رهبری که بخش قابل توجهی از زندگی خود را در این شهر میگذراند، انفجار این بمب اخطاری صریح و روشن از سوی کسانی است که تصمیمات جدیدش به مذاق آنها خوش نیامده است.
اگر این فرضیه را بپذیریم، در آینده باید شاهد ترور برخی نزدیکان به خامنهای باشیم.
یک روز پس از سخنرانی گلایهآمیز علی خامنهای از اقدمات خودسرانه، بمبی در تهران منفجر میشود و رهبری که دوست دارد تمام ناکامیها در جمهوری اسلامی را به آمریکا و استکبار جهانی نسبت دهد، برخلاف شخص احمدینژاد و مقامهای دولتی در پیام خود سخنی از نقش بیگانگان به میان نمیآورد.
خامنهای چند روز بعد، در اقدامی کمسابقه، روحالله حسینیان را به حضور میپذیرد تا مانع از استعفایش ار مقام نمایندگی شود. حسینیان نماینده جریانی تندرو در مجلس است که سرسختانه از دولت محمود احمدینژاد حمایت میکند.
از جزئیات این دیدار خبری در دست نیست، همانطور که از علت استعفای حسینیان که در استعفانامه خود رهبر را نیز مورد عنایت قرار داده بود، اطلاع دقیقی نداریم.
مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با کنارهگیری حسینیان، در واقع جلوگیری از عملی شدن تهدید سایر نمایندگان تندور مجلس به استعفا از سمت نمایندگی در صورت قبول استعفای حسینیان بود.
در این دیدار شاید خامنهای افسار نمایندگان تندور و حامی احمدینژاد را کشیده باشد تا به آنها بفهماند در آینده اگر اتفاقی رخ دهد، چه کسی پشت سر این اتفاقات است و حرفی از استعفا و اعتراض به میان نیاورند.
صدا و سیما نیز که زیرنظر مستقیم خامنهای اداره میشود، پس از هفت ماه دروغبافی، یکشبه! به این نتیجه میرسد که مخالفان دولت را صف کند تا آزادانه هرچه که دوست دارند، نثار دولت و رئیسش کنند.
این صداو سیمای به اصطلاح ملی تا جایی پیش میرود که شب گذشته از پخش تصویر اسفندیار رحیم مشایی، یار غار احمدینژاد خودداری میکند.
دست آخر اینکه محمد محمدی نیک ریشهری پس از ماهها کلنجار با دولت احمدینژاد، ترجیح میدهد پس از ۱۸ سال، از سرپرستی حجاج ایرانی کنارهگیری کند.
حرفهایی که ریشهری در مراسم تودیع خود زد، در واقع انتقاد یکی از نزدیکترین افراد به خامنهای از نحوه برخورد با معترضان در هفت ماه گذشته است.
چند ساعت پس از اظهارات این یار خامنهای است که خبر میرسد بمبی در مشهد منفجر شده است. این بمب که گویا تلفاتی نداشته است، تنها با یک هدف میتواند منفجر شده باشد؛ پیام صریح به علی خامنهای.
شهر مشهد از زمانی که خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی رسیده، قلب امنیتی جمهوری اسلامی است.
برای رهبری که بخش قابل توجهی از زندگی خود را در این شهر میگذراند، انفجار این بمب اخطاری صریح و روشن از سوی کسانی است که تصمیمات جدیدش به مذاق آنها خوش نیامده است.
اگر این فرضیه را بپذیریم، در آینده باید شاهد ترور برخی نزدیکان به خامنهای باشیم.
۲۷ دیماه سال ۱۳۸۸
0 نظر:
ارسال یک نظر