خاطرات تازه نشریافته هشت سال زندان محمود اعتمادزاده (بهآذین) که در اواخر سال ۱۳۶۱ بازداشت و در سال ۱۳۷۰آزاد شد، از معدود مستندهای به شمار میرود که زندان در جمهوری اسلامی را تا حد قابل قبولی توصیف میکند.
انتشار این خاطرات، حتی ۱۸سال پس از نگارش، چیزی از ارزش آن و واقعیتهای بازتاب یافته زندانهای جمهوری اسلامی در آن، نکاسته است.
روایت دستگیریها، بازجوییها و زندانها در این خاطرات، در واقع تکرار کمابیش خاطرات دیگرانی است که مزه زندان در جمهوری اسلامی را چشیدهاند.
برای من، آنچه که این خاطرات را مهم میکند، انتقاد بیپروای بهآذین از سران حزب توده و مشی سیاسی این حزب است؛ آنجا که نورالدین کیانوری دبیرکل حزب را تلویحن به «پولپرستی» متهم میکند، یا آنجا که «کژراهه» احسان طبری را کتابی برآمده از «بیوفایی و بیایمانی» وی (برگ ۱۱۶) توصیف میکند.
بهآذین در خاطرات دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۸ هنگامی که خبر درگذشت احسان طبری را در روزنامه اطلاعات میخواند، نوشته است:
بخش دیگر خاطرات بهآذین که برای من جذاب است، اشاره وی به اعتراف ساختگی یکی از اعضای حزب توده زیر شکنجه به طراحی کودتا توسط این حزب است.
حزب توده در سال ۱۳۶۲با همین بهانه منحل شد و بسیاری از رهبران آن دستگیر و مدتها زندانی شدند.
بهآذین در خاطرات خود هرگونه برنامهریزی حزب توده برای کودتا علیه جمهوری اسلامی را تکذیب میکند.
اتهامی که بعدها اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتگو با روزنامه همشهری، درباره آن چنین میگوید:
متن کامل خاطرات بهآذین با عنوان «مهمان برادران» را دانلود کنید.
انتشار این خاطرات، حتی ۱۸سال پس از نگارش، چیزی از ارزش آن و واقعیتهای بازتاب یافته زندانهای جمهوری اسلامی در آن، نکاسته است.
روایت دستگیریها، بازجوییها و زندانها در این خاطرات، در واقع تکرار کمابیش خاطرات دیگرانی است که مزه زندان در جمهوری اسلامی را چشیدهاند.
برای من، آنچه که این خاطرات را مهم میکند، انتقاد بیپروای بهآذین از سران حزب توده و مشی سیاسی این حزب است؛ آنجا که نورالدین کیانوری دبیرکل حزب را تلویحن به «پولپرستی» متهم میکند، یا آنجا که «کژراهه» احسان طبری را کتابی برآمده از «بیوفایی و بیایمانی» وی (برگ ۱۱۶) توصیف میکند.
بهآذین در خاطرات دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۸ هنگامی که خبر درگذشت احسان طبری را در روزنامه اطلاعات میخواند، نوشته است:
طبری مردی بود دارای ذھنی کنجکاو و حافظه ای نیرومند و دانستهھای وسیع. بسیار میخواند و بسیار مینوشت. سبکی روشن و رسا داشت. اندوخته بزرگی از واژهھای نوساخته خوشتراش از خود به جا گذاشت و افسوس! با بار سنگینی از خودخواھی و دورویی و ناراستی رفت. برگ ۱۲۲
بخش دیگر خاطرات بهآذین که برای من جذاب است، اشاره وی به اعتراف ساختگی یکی از اعضای حزب توده زیر شکنجه به طراحی کودتا توسط این حزب است.
حزب توده در سال ۱۳۶۲با همین بهانه منحل شد و بسیاری از رهبران آن دستگیر و مدتها زندانی شدند.
بهآذین در خاطرات خود هرگونه برنامهریزی حزب توده برای کودتا علیه جمهوری اسلامی را تکذیب میکند.
اتهامی که بعدها اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتگو با روزنامه همشهری، درباره آن چنین میگوید:
«ما حزب توده را زير نظر داشتيم. من برای اين حرف كه آنها به فكر كودتا بودند، دليلي پيدا نكردم.»خاطرات محمود اعتمادزاده، آنجا که به دیدار علیاکبر موسوی اردبیلی دادستان کل کشور، علیاکبر ناطق نوری و نماینده آیتالله منتظری با زندان اشاره میکند، از دیگر نکات جالب توجه این خاطرات است.
متن کامل خاطرات بهآذین با عنوان «مهمان برادران» را دانلود کنید.
۲۵ دیماه سال ۱۳۸۸
1 نظر:
بنام خدا
ای برادران و خواهران، سی سال انقلاب و از خود گذشتگی آخرش همین ؟ نمیتونم باور کنم که اینطور که با مردم رفتار میکنند با اصول اسلامی توافق داشته باشد . اینطور که به نظر میاید روز سالگرد انقلاب ما باید دوباره روی بام برویم تا ارزشهای این انقلاب را به خاطر خودمان و رهبرآنمان یاداوری کنیم که آیا انقلب اسلامی یعنی این ؟ تا وقتی دیر نشده رهبران ما باید بیدار شوند که این طرز رفتار با ملت مسلمان واقعا غیر اسلامی هست خداوند از ظلم احدئ نخواهد گذشت . الله و اکبر ، الله و اکبر ، الله و اکبر
ارسال یک نظر