علیرضا زاکانی بنابر گزارشهای تائید نشده، یکی از عوامل سرکوب معترضان به نتیجه انتخابات به شمار میرود که در جمع دانشجویان دانشگاه «امام صادق» برخی مسائل «پشت پرده» چند ماه اخیر را بازگو کرده است.
بخشهایی از اظهارات این نماینده مجلس در روزهای آینده تکذیب خواهد شد، اما آنچه که در صحبتهای او مهم به نظر میرسد، وجود پارهای اعترافات به واقعیاتهای است که از سوی مقامهای جمهوری اسلامی «نادیده» گرفته میشود.
آقای زاکانی با تمجید از اقدمات نهادهای امنیتی و اطلاعاتی گفته که نتیجه تلاشهای آنها باعث شده جمعیت ۱۰۰هزار نفری معترضان در روز ۱۳آبان با هفت تا هشت هزار نفر کاهش یابد!!
در صورتی که ادعای آقای زاکانی را بپذیریم، باید گفتههای مقامهای جمهوری اسلامی در «اراذل و اوباش» خواندن آن ۱۰۰هزار نفر! را رد کرده و آنها را جز مردم به حساب آوریم.
با این نتیجهگیری آن وقت میتوان گفت که نیروهای امنیتی با گلوله، صدای مردی که به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند را «خفه» کردهاند!؟
آقای زاکانی گفته که جمهوری اسلامی در حوادث اخیر در بخش رسانهای موفق عمل نکرده است، چرا که به گفته او از ۸۰۰رای شمارش شده صندوق سازمان صدا و سیما، ۷۵۰ نفر به میرحسین موسوی رای داده بودند.
او همچنین در توجیه اخراج دهها تن از مدیران ارشد وزارت اطلاعات، گفته که جریانهایی در این وزارتخانه «آشوبهای» پس از انتخابات را هدایت میکردهاند.
نهادهای مرتبط با دولت کودتا معتقدند که قتل ندا آقاسلطان به دست گروهی از مخالفان احمدینژاد در وزارت اطلاعات صورت گرفته که پرونده سازیها در اینباره همچنان ادامه دارد.
آنها همچنین معتقدند که «سناریو»ی قتل و سوزاندن ترانه موسوی نیز زیرنظر مدیران مخالفت احمدینژاد در وزارت اطلاعات صورت گرفته، اما به خاطر تکمیل نبودن پرونده و برخی ملاحظات از رسانهای کردن این موضوع تاکنون خودداری کردهاند.
آقای زاکانی در بخش دیگری از اظهارات خود سعید مرتضوی دادستان سابق تهران را «عنصری نامطلوب» معرفی کرده که به گفته آن به راحتی با «دوم خردادی»ها هماهنگ میشده است.
هرچند زاکانی از گذشتهها دل خوشی از مرتضوی ندارد، اما پرسش اینجاست که چرا تلاش میکند دادستان سابق تهران را به «هماهنگی» با اصلاحطلبان متهم کند؟
اگر گزارشها در مورد نگهدای مرتضوی در بند ۲۰۹زندان اوین تائید شود، با اظهارات آقای زاکانی باید در انتظار کشف یک «غده سرطانی» دیگر در سیستم قضایی و اطلاعاتی کشور بود.
ستاد کودتا تلاش دارد با مرتبط کردن سعید مرتضوی به اصلاحطلبان به ویژه مدیران «اصلاحطلب» وزارت اطلاعات که بسیاری از آنها از کار برکنار شدهاند در وهله اول او را قربانی کند تا حوادث کهریزک و دیگر مسائل را، کار گروهی «خودسر» در قوه قضائیه معرفی کند و در وهله دوم با متهم کردن برخی مدیران «اصلاحطلب» وزارت اطلاعات به دست داشتن در حوادث اخیر، انتقام سعید امامی را از آنها بگیرد.
فرا رسیدن سالگرد قتلهای زنجیرهای شاید بهترین زمان باشد که ستاد کودتا با یک تیر دو نشان بزند؛ حذف سعید مرتضوی مهره سوخته نظام و انتقامگیری از مدیران «اصلاحطلب» وزارت اطلاعات.
بخشهایی از اظهارات این نماینده مجلس در روزهای آینده تکذیب خواهد شد، اما آنچه که در صحبتهای او مهم به نظر میرسد، وجود پارهای اعترافات به واقعیاتهای است که از سوی مقامهای جمهوری اسلامی «نادیده» گرفته میشود.
آقای زاکانی با تمجید از اقدمات نهادهای امنیتی و اطلاعاتی گفته که نتیجه تلاشهای آنها باعث شده جمعیت ۱۰۰هزار نفری معترضان در روز ۱۳آبان با هفت تا هشت هزار نفر کاهش یابد!!
در صورتی که ادعای آقای زاکانی را بپذیریم، باید گفتههای مقامهای جمهوری اسلامی در «اراذل و اوباش» خواندن آن ۱۰۰هزار نفر! را رد کرده و آنها را جز مردم به حساب آوریم.
با این نتیجهگیری آن وقت میتوان گفت که نیروهای امنیتی با گلوله، صدای مردی که به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند را «خفه» کردهاند!؟
آقای زاکانی گفته که جمهوری اسلامی در حوادث اخیر در بخش رسانهای موفق عمل نکرده است، چرا که به گفته او از ۸۰۰رای شمارش شده صندوق سازمان صدا و سیما، ۷۵۰ نفر به میرحسین موسوی رای داده بودند.
او همچنین در توجیه اخراج دهها تن از مدیران ارشد وزارت اطلاعات، گفته که جریانهایی در این وزارتخانه «آشوبهای» پس از انتخابات را هدایت میکردهاند.
نهادهای مرتبط با دولت کودتا معتقدند که قتل ندا آقاسلطان به دست گروهی از مخالفان احمدینژاد در وزارت اطلاعات صورت گرفته که پرونده سازیها در اینباره همچنان ادامه دارد.
آنها همچنین معتقدند که «سناریو»ی قتل و سوزاندن ترانه موسوی نیز زیرنظر مدیران مخالفت احمدینژاد در وزارت اطلاعات صورت گرفته، اما به خاطر تکمیل نبودن پرونده و برخی ملاحظات از رسانهای کردن این موضوع تاکنون خودداری کردهاند.
آقای زاکانی در بخش دیگری از اظهارات خود سعید مرتضوی دادستان سابق تهران را «عنصری نامطلوب» معرفی کرده که به گفته آن به راحتی با «دوم خردادی»ها هماهنگ میشده است.
هرچند زاکانی از گذشتهها دل خوشی از مرتضوی ندارد، اما پرسش اینجاست که چرا تلاش میکند دادستان سابق تهران را به «هماهنگی» با اصلاحطلبان متهم کند؟
اگر گزارشها در مورد نگهدای مرتضوی در بند ۲۰۹زندان اوین تائید شود، با اظهارات آقای زاکانی باید در انتظار کشف یک «غده سرطانی» دیگر در سیستم قضایی و اطلاعاتی کشور بود.
ستاد کودتا تلاش دارد با مرتبط کردن سعید مرتضوی به اصلاحطلبان به ویژه مدیران «اصلاحطلب» وزارت اطلاعات که بسیاری از آنها از کار برکنار شدهاند در وهله اول او را قربانی کند تا حوادث کهریزک و دیگر مسائل را، کار گروهی «خودسر» در قوه قضائیه معرفی کند و در وهله دوم با متهم کردن برخی مدیران «اصلاحطلب» وزارت اطلاعات به دست داشتن در حوادث اخیر، انتقام سعید امامی را از آنها بگیرد.
فرا رسیدن سالگرد قتلهای زنجیرهای شاید بهترین زمان باشد که ستاد کودتا با یک تیر دو نشان بزند؛ حذف سعید مرتضوی مهره سوخته نظام و انتقامگیری از مدیران «اصلاحطلب» وزارت اطلاعات.
1 نظر:
پس اینا که گفتن ترانه موسوی در کانادا هستش حالا میگن به دست مخالفان سوخته هیچ کاری را با برنامه انجام نمیدن تا بعد با مشکل روبرو نشن
ارسال یک نظر