راستش برای این گزارهای که مینویسم٬ قرائن و دلایل روشنی ندارم٬ اما گمان میکنم مذاکرات استانبول و بغداد رابطه مستقیمی با تحولات سوریه دارد.
به گمانم٬ جمهوری اسلامی پس از دو سال٬ مذاکرات هستهای با غرب را از سر گرفت تا اینبار برای بشار اسد زمانی خریده باشد.
۲۴ فروردین پس از ماهها درگیری٬ آتشبس در سوریه برقرار شد و دو روز بعد یعنی ۲۶ فروردین٬ جمهوری اسلامی در استانبول پای میز مذاکره نشست.
از ۲۴ فروردین تا سه روز بعد از مذاکرات بغداد یعنی ششم خرداد٬ اوضاع سوریه تقریبن آرام بود که کشتار فجیع در شهر «حولا» بار دیگر وضعیت این کشور را ناآرام کرد به طوری که سفرای سوریه از چندین کشور اروپایی اخراج شدند.
از همه این خبرها میخواهم نتیجه بگیریم که شاید جمهوری اسلامی به این بهانه که اگر بشار اسد بماند٬ حاضر است غنیسازی اورانیوم را متوقف کند٬ غرب را پای میز مذاکره کشاند.
هیچ بعید نیست در مذاکرات استانبول و بغداد نیز بحث سوریه از سوی طرف ایرانی مطرح شده باشد٬ اگر این احتمال درست باشد٬ آغاز ناآرامیها در سوریه را میتوان نشانه روشنی از شکست در مذاکرات بغداد دانست.
شاید جمهوری اسلامی پیش خود چنین اندیشیده بود که بحث مذاکرات را به اندازهای کش دهد تا اعتراضها در سوریه فروکش کند و بشار اسد از این زمان برای بازسازی توان سرکوب خود استفاده کند.