علی خامنهای تنها «رهبری» است که مردم دستکم سهبار گریه سیاسیاش را دیدهاند.
اگر اشتباه نکنم، او برای نخستینبار در جریان حوادث ۱۸ تیر ماه سال ۱۳۷۸ بود که در جمع «دانشجویان» گریه کرد.
خامنهای ۲۹ خرداد ماه سال گذشته نیز در جریان گسترش اعتراضها به نتیجه انتخابات، در آن نماز جمعه معروف در برابر چشمان وفادارانش اشک از چشمانش سرازیر شد.
امروز جمعه (۱۹ شهرویور) هم خامنهای در نماز عید فطر به گریه افتاد.
او پیشتر در برخی دیگر از نمازها و مناسبتهای مذهبی گریه کرده بود، اما گمان میکنم برای این «رهبر»، گریه (مثل همه انسانها) به ابزاری جهت بیان احساسات درونیاش تبدیل شده است.
آخرین گریه خامنهای را هم میتوان گریه «خاشعانه» او در برابر «خداوند متعال» ارزیابی کرد و هم میتوان گریهای سیاسی که از ۲۹ خرداد سال گذشته تاکنون دستکم در خفا ادامه دارد، دانست.
علت روحی، روانی و حتی سیاسی-مذهبی گریههای علی خامنهای چیست؟
چرا او برخلاف روحالله خمینی در بسیاری از بزنگاههای تاریخی و سیاسی گریه میکند؟
آیا رهبری غیر از او سراغ داریم که اینقدر در ملاءعام گریه کرده باشد؟
به هر یک از این پرسشها، میتوان صدها پاسخ داد، اما در وبسایت همشهری آنلاین، مقالهای از دکتر غلامحسین معتمدی خواندم که به بخشی از پرسش اول پاسخ داده است. (+)
● گریستن نشانهای از رنج جسمانی و استرس محسوب میشود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است.
● گریستن نوعی بیان آزادانه احساسات و تسکین بخش است.
● گریستن موجب تقویت روابط انسانی و بین فردی نیز میشود و بهعنوان مکانیسمی مبتنی بر مبانی تکاملی در جهت نزدیکتر کردن افراد به یکدیگر عمل میکند.
● گریه حاکی از آسیب پذیری و پایین آمدن قدرت تحمل فرد و نشانه تسلیم او و برانگیزاننده احساس همدردی در ناظران است.
● گریستن استراتژی تکاملی مناسبی برای ایجاد اتحاد بیشتر درمیان افراد و اعضای یک گروه است.
● کسی که تا مورد انتقاد قرار میگیرد یا با چالشی روبهرو میشود یا در برابر مسائل عادی زندگی و شغلی به گریه پناه میبرد، رفتاری غیرانطباقی و ناسالم را به نمایش میگذارد.
● گریستن بیش از حد زنگ خطری است که اشاره به وجود یک صدمه عمیق روانی یا فقدان بارز اعتماد به نفس دارد و از لحاظ اجتماعی فلجکننده است.
اگر اشتباه نکنم، او برای نخستینبار در جریان حوادث ۱۸ تیر ماه سال ۱۳۷۸ بود که در جمع «دانشجویان» گریه کرد.
خامنهای ۲۹ خرداد ماه سال گذشته نیز در جریان گسترش اعتراضها به نتیجه انتخابات، در آن نماز جمعه معروف در برابر چشمان وفادارانش اشک از چشمانش سرازیر شد.
امروز جمعه (۱۹ شهرویور) هم خامنهای در نماز عید فطر به گریه افتاد.
او پیشتر در برخی دیگر از نمازها و مناسبتهای مذهبی گریه کرده بود، اما گمان میکنم برای این «رهبر»، گریه (مثل همه انسانها) به ابزاری جهت بیان احساسات درونیاش تبدیل شده است.
آخرین گریه خامنهای را هم میتوان گریه «خاشعانه» او در برابر «خداوند متعال» ارزیابی کرد و هم میتوان گریهای سیاسی که از ۲۹ خرداد سال گذشته تاکنون دستکم در خفا ادامه دارد، دانست.
علت روحی، روانی و حتی سیاسی-مذهبی گریههای علی خامنهای چیست؟
چرا او برخلاف روحالله خمینی در بسیاری از بزنگاههای تاریخی و سیاسی گریه میکند؟
آیا رهبری غیر از او سراغ داریم که اینقدر در ملاءعام گریه کرده باشد؟
به هر یک از این پرسشها، میتوان صدها پاسخ داد، اما در وبسایت همشهری آنلاین، مقالهای از دکتر غلامحسین معتمدی خواندم که به بخشی از پرسش اول پاسخ داده است. (+)
● گریستن نشانهای از رنج جسمانی و استرس محسوب میشود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است.
● گریستن نوعی بیان آزادانه احساسات و تسکین بخش است.
● گریستن موجب تقویت روابط انسانی و بین فردی نیز میشود و بهعنوان مکانیسمی مبتنی بر مبانی تکاملی در جهت نزدیکتر کردن افراد به یکدیگر عمل میکند.
● گریه حاکی از آسیب پذیری و پایین آمدن قدرت تحمل فرد و نشانه تسلیم او و برانگیزاننده احساس همدردی در ناظران است.
● گریستن استراتژی تکاملی مناسبی برای ایجاد اتحاد بیشتر درمیان افراد و اعضای یک گروه است.
● کسی که تا مورد انتقاد قرار میگیرد یا با چالشی روبهرو میشود یا در برابر مسائل عادی زندگی و شغلی به گریه پناه میبرد، رفتاری غیرانطباقی و ناسالم را به نمایش میگذارد.
● گریستن بیش از حد زنگ خطری است که اشاره به وجود یک صدمه عمیق روانی یا فقدان بارز اعتماد به نفس دارد و از لحاظ اجتماعی فلجکننده است.
نوزدهم شهریور ماه سال ۱۳۸۹
3 نظر:
اشک تمساح که میگن همینه . این اسلحه همیشگی آخوند جماعت بوده و هست که شوربختانه در مملکت ما هم همیشه جواب داده . ساده لوح تر از ملت ایران پیدا نمیشه ، باور کنید با دیدن همین عکس خیلی ها نظرشون نسبت به این یارو عوض میشه. اما نمیدونن که بقول حافظ : زاهدان که این جلوه در محراب و منبر می کنند ، چون به خلوت می روند آن کار دیکر میکنند !!
تمام نکات شمرده شده در مورد علل گریه درست ، اما این مانند اهمیت و دلائل خواب میباشد که مثلا برای رفع خستگی یا ... میبا شد . ولی خواب کسی که خود را به خواب زاده به چه دلیل است. یک جوری صحبت میکنید که حتما آقای خامنه ای شدیدا تحت فشار است که الان چه اتفاقی برای مردم ایران یا برای اسلام می افتد. او به خوبی میداند چه موقع گریه کند و چه موقع برو بچه های اطلاعات رو بفرستد سراغ مردم. ما ایرانیها دسته کم در ۳۰ سال گذشته از این گریه ها
زیاد دیده ایم . یک مثال خیلی خوب را خودتان در رابطه با گریه ایشان بعد از ۱۸ تیر زدید. حالا سردار نقدی تنبیه شد یا سرباز بیچاره ای برای دزدیدن ماشین ریش تراشی. نقل است وقتی اخبارتجاوز در زندان کهریزک را برای آقا در اتاق فکرشان می آوردند بر عکس گریه بیرونی شان در اندرونی میخندیدند و میگفتند:
پس خوب نشانشان دادید که آزادی درد هم دارد.
در مورد گریه خامنه ای نظر دیگه ای دارم.
شاید به خاطر داشته باشید که توده مذهبی مردم هنگام مرگ ایت الله بهجت یکی از دلایل تقوا و پاکی و تقرب و ... بهجت رو گریه کردن اون در نماز میدونستند و شاید شنیده باشید که در عرفان اسلامی گریستن در پیشگاه خداوند نماد نزدیکی به خدا است.
علی خامنه ای نه ذره ای از عذاب وجدان و یا گسستگی اعصاب رنج میبرد بلکه کاملاً در قامت یک دیکتاتور با اعتماد به نفس مثال زدنی ظاهر شده است. گریه ساختگی وی برای فریب توده و القا این باور در انهاست که علی خامنه ای به راستی از اولیا خدا و شاید همان سید خراسانی است. تصور میکنم بعد از این گریه نمایشی باید منتظر موج تبلیغات حامیان ولایت حول این نکته و تشبیه این گریه به گریه بهجت باشیم.
ارسال یک نظر