این منطق نظام مقدس است؛ قربانی را میتوان گرفت و هم میتوان داد.
در گزاره نخست؛ قربانی عنصری ناسازگار، ناراحت و مسئلهدار است. با «قربانی کردن» این عنصر و عناصر مشابه است که در کوتاه مدت میتوان جمیع ناراحتان را سر جای خود نشاند!
در همین گزاره است که با کمی دستکاری ادبی، بر سر قربانی در کهریزک و سایر بازداشتگاهها میتوان بلایی دیگر آورد.
در گزاره دوم؛ قربانی عنصری وفادار، جان بر کف و مطیع محض اوامر است.
در این گزاره، بسته به موقعیت، کارکرد و کارآیی عنصر، به هزاران راه و روش میتوان آن را قربانی کرد یعنی به تیر غیب گرفتار کرد.
به طور خلاصه میتوان گفت نظام مقدسی همچون جمهوری اسلامی برای حفظ موجودیتش قربانی میدهد، قربانی میکند و حتی قربانی را {...}
با دو گزاره آخری کاری نداریم. هدف گزاره نخست است؛ قربانیانی که نظام در یکسال و اندی اخیر داده است.
سعید مرتضوی، حسن زارع دهنوی، علی اکبر حيدریفر و این آخری خواهر سردار عبدالله ضیغمی مشهور به سردار مشفق که در جریان یک سانحه رانندگی در جاده مشهد جان باخت.(+)
نظام مقدس بهترین وفاداران خود را در بزنگاها به راحتی قربانی میکند تا مشروعیت از دست رفتهاش را بازیابد.
مخالفان، معترضان و وفاداران در چنین نظامی به یک اندازه در معرض قربانی شدن هستند.
نهم شهریور ماه سال ۱۳۸۹
0 نظر:
ارسال یک نظر