زبلخان را که یادتان میآید؛ آن شکارچی لهستانی که اینجا، آنجا و همهجا بود. سفارش شکار انواع حیوان میگرفت، اما دستآخر خود به دام شکار میافتاد.
سالها از پخش این کارتون در تلویزیون ایران میگذرد، اما فکر نمیکنم که دیگر این کارتون اجازه پخش داشته باشد.
زبلخان همهجا بود، همهکار بلد بود، همهکار میکرد و به قولی زبل بود؛ اما حالا تنها یک نفر همهکاره است، مرجع همه امور هستی است و جهان به اراده و خواسته او اداره میشود!
علی خامنهای را میگویم، رهبر نظام مقدس که مرجع همه کارهاست، بدست اوست که همه امور سامان مییابد و اوست که اول و آخر همهچیز است.
در همه کارها ردپای او را میبینی، در لهجهشناسی، ادبیات، موسیقی، مکانیکی، بنایی، گلفروشی، نانوایی، پنجرگیری، گلدوزی، قلاببافی، فضانوردی، کائنات و خلاصه همه امور اینجهانی و آنجهانی.
این حضور سطحی هم نیست، عمیق است، کارشناسی شده و دقیق است و به قول وفادارانش از چنان دقت و ظرافتی برخوردار است که موجب شگفتی متخصصان است.
بیایید منصف باشیم؛ کدام رهبر و حاکمی را دیدهاید که اینقدر «جامعالاطراف و جامعالاشرایط» باشد. انیشتین اگر با چنین رهبری روبرو میشد، بعد از طرح نظریه «بعد چهارم» قطعن نظریه «بعد پنجم» را ارائه میکرد.
تردید نکنید که اگر انیشتین در نظام مقدس میزیست، او را البته که وادار میکردند علی خامنهای را بعد از عنصر زمان (نظریه بعد چهارم) به عنوان عنصر پنجم «بعد پنجم» هستی، معرفی کند.
به تعاریف و تمجیدها از خامنهای نگاه کنید، از چنان شدت و غلظتی برخوردار است که دیگر نیازی به ظهور منجی نیست.
آنطور که از آقا تعریف میشود، دیگر نیازی به ظهور حضرت حجت نیست. آقا، حجت را بر همه تمام کرده است.
امام زمان با ظهور خود چه میخواهد بیاورد که در وجود خامنهای نیست، او که بیش از هزار سال است غایب است، با وجود رهبر فرزانهای چون خامنهای، بهتر است همچنان به غیبت خود ادامه دهد.
با وجود مقدس علی خامنهای، دیگر جایی برای زبلخان دوران کودکی ما، نظریه آلبرت انیشتین و معتقدان به حضور حضرت حجت نمانده است.
ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹
0 نظر:
ارسال یک نظر