مجلس زورش به احمدینژاد نمیرسد، اما میگوید برای حمایت از او تحت فشار نیست.
این را محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در کنفرانس مطبوعاتیاش گفته است.
اصلن مجلس تحت فشار باشد یا نباشد، چه فرقی میکند، احمدینژاد به پشتیبانی ولیامر، هر امری که دلش بخواهد انجام میهد، به مجلس هم هیچ ربطی ندارد.
مجلسی که بسیاری از نمایندگان آن فرماندهان سپاه و منتخب کمتر از ۱۰ درصد حوزه انتخابیه خود هستند، در برابر رای «۲۴ میلیونی» احمدینژاد چه حرفی برای گفتن دارند؟
همه رای نمایندگان مجلس هشتم را که جمع بزنی، به زور ۲۰ میلیون رای میشود، حالا این آقایان انتظار دارند با ۲۹۰ نفری که در مجموع کمتر از ۲۰ میلیون رای دارند، جلوی «محمود ۲۴ میلیونی» قد علم کنند.
با حرفهای آقای باهنر کاملن موافقم، مجلس تحت فشار نیست، به عبارتی اصلن نیازی نیست که نمایندگان مجلس برای همکاری با دولت نامشروع احمدینژاد تحت فشار باشند.
تحت فشار، فرد، جریان یا نهادی است که مثل مردم حرفی برای گفتن داشته باشد، موضعاش قوی باشد، نه مجلسی که همچون احمدینژاد با نظارت استصوابی و دخالت نیروهای نظامی تشکیل و روی کار آمده است.
آقای باهنر، رفیق شفیق محمدرضا رحیمی؛ مجلس نهتنها تحت فشار نیست، اصلن عددی نیست، رقمی نیست، به حساب نمیآید.
اگر مجلس به حساب میآمد که علیرضا زاکانی پس از سالها تلاش برای محاکمه سعید مرتضوی به این روز نمیافتاد؛ سکوت نمیکرد و هفتهنامهاش (پنجره) تهدید به لغو امتیاز نمیشد.
اگر مجلس به حساب میآمد که الیاس نادران، احمد توکلی و غلامرضا مصباحی مقدم گوشهای کز نمیکردند تا احمدینژاد به ریش آنها بخندد.
اگر مجلس به حساب میآمد که ماجرای خیابان فاطمی و محمدرضا رحیمی را پیگیری میکرد؛ همان ماجرایی که آقا دستور توقف رسیدگی به آن را صادر کرده است.
اگر مجلس به حساب میآمد که محمود احمدینژاد پس از آن همه بد و بیراه به نمایندگان، امروز از آنها به خاطر همکاری در اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها قدردانی نمیکرد.
اگر مجلس به حساب میآمد که تا حالا نتیجه گزارش حمله به نظامیها و لباس شخصیها به کوی دانشگاه تهران را منتشر میکرد.
اصلن چرا راه دور برویم، بیاییم کمی با هم رو راست باشیم.
اگر مجلس به حساب میآمد که قوه قضائیه شکایت بیش از «۱۴۰ نماینده» از میرحسین موسوی را پیگیری میکرد.
مجلس هشتم، نه ته پیاز است و نه سر پیاز؛ بنابراین نیازی نیست که تحت فشار باشد.
این را محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در کنفرانس مطبوعاتیاش گفته است.
اصلن مجلس تحت فشار باشد یا نباشد، چه فرقی میکند، احمدینژاد به پشتیبانی ولیامر، هر امری که دلش بخواهد انجام میهد، به مجلس هم هیچ ربطی ندارد.
مجلسی که بسیاری از نمایندگان آن فرماندهان سپاه و منتخب کمتر از ۱۰ درصد حوزه انتخابیه خود هستند، در برابر رای «۲۴ میلیونی» احمدینژاد چه حرفی برای گفتن دارند؟
همه رای نمایندگان مجلس هشتم را که جمع بزنی، به زور ۲۰ میلیون رای میشود، حالا این آقایان انتظار دارند با ۲۹۰ نفری که در مجموع کمتر از ۲۰ میلیون رای دارند، جلوی «محمود ۲۴ میلیونی» قد علم کنند.
با حرفهای آقای باهنر کاملن موافقم، مجلس تحت فشار نیست، به عبارتی اصلن نیازی نیست که نمایندگان مجلس برای همکاری با دولت نامشروع احمدینژاد تحت فشار باشند.
تحت فشار، فرد، جریان یا نهادی است که مثل مردم حرفی برای گفتن داشته باشد، موضعاش قوی باشد، نه مجلسی که همچون احمدینژاد با نظارت استصوابی و دخالت نیروهای نظامی تشکیل و روی کار آمده است.
آقای باهنر، رفیق شفیق محمدرضا رحیمی؛ مجلس نهتنها تحت فشار نیست، اصلن عددی نیست، رقمی نیست، به حساب نمیآید.
اگر مجلس به حساب میآمد که علیرضا زاکانی پس از سالها تلاش برای محاکمه سعید مرتضوی به این روز نمیافتاد؛ سکوت نمیکرد و هفتهنامهاش (پنجره) تهدید به لغو امتیاز نمیشد.
اگر مجلس به حساب میآمد که الیاس نادران، احمد توکلی و غلامرضا مصباحی مقدم گوشهای کز نمیکردند تا احمدینژاد به ریش آنها بخندد.
اگر مجلس به حساب میآمد که ماجرای خیابان فاطمی و محمدرضا رحیمی را پیگیری میکرد؛ همان ماجرایی که آقا دستور توقف رسیدگی به آن را صادر کرده است.
اگر مجلس به حساب میآمد که محمود احمدینژاد پس از آن همه بد و بیراه به نمایندگان، امروز از آنها به خاطر همکاری در اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها قدردانی نمیکرد.
اگر مجلس به حساب میآمد که تا حالا نتیجه گزارش حمله به نظامیها و لباس شخصیها به کوی دانشگاه تهران را منتشر میکرد.
اصلن چرا راه دور برویم، بیاییم کمی با هم رو راست باشیم.
اگر مجلس به حساب میآمد که قوه قضائیه شکایت بیش از «۱۴۰ نماینده» از میرحسین موسوی را پیگیری میکرد.
مجلس هشتم، نه ته پیاز است و نه سر پیاز؛ بنابراین نیازی نیست که تحت فشار باشد.
دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹
1 نظر:
تا دیروز خود این توکلی داشته به ریش مردم میخندیده، نمیدونم چطور الان شده کاسه داغ تر از اش، فکر کنم همه جریان اعدام عاطفه ، دختر نوجوان، اهل نکا را به یاد میارید، میدونید مسبب مرگش همین آقای توکلی است که الان کاسه داغتر از اش است! چطور این بابا خطاهای خودش را از یاد برده و حالا به عملکرد احمقانه رئیسش اعتراض میکنه، ولی هیچ یادی از خطاهای خودش نمیکنه. من این حرف ها را از خودم نمیزنم، من هم استانی عاطفه هستم، تموم مردم نکا و بازی مردم مازندران این جریان را میدونند. ( البته اونائی که این جریان ها را دنبال میکنند ). تموم این کار های احمقانه رییس جمهور تا قبلش هم داشت انجام میشد، حالا تموم اونائی که خودشون این کار ها را میکردند motarez شدند ! استفاده مجانی آقا از امکانات تحصیل در خارج بماند حالا دلش میسوزه و میاد برای مردم اطلا رسانی میکنه، اول در مورد خودش اطلا رسانی کنه بعد پته بقیه را بریزه روی آب.
ارسال یک نظر