مدتها بود که قصد داشتم درباره رابطه اسفندیار رحیممشایی و محمود احمدینژاد و نسبت آنها با محافظهکاران به نکتهای اشاره کنم، اما فرصتش نمیشد.
لاطائلات محمدحسین صفار هرندی و حسین شریعتمداری درباره رحیممشایی و انتشار عکس فوقالعادهای از او و احمدینژاد، بهانه خوبی برایم فراهم کرد تا در اینباره چیزی بنویسم.
چند روز پیش عکسی از رحیممشایی و احمدینژاد دیدم که راستش به صحت آن کمی شک کردم.
فکر کردم قصه این عکس عجیب را دنبال کنم تا شاید سرنخی از عکاس یا «فتوشاپیست» حرفهای آن پیدا کنم. نتیجه جستجو، یافتن عکس مشابهی شد که فتوشاپی بودن آن برای همه محرز است.
اما این عکس فتوشاپی باز هم نتوانست من را نسبت به صحت عکس اصلی مطمئن کند.
بنابراین بازهم جستجو کردم تا این عکس را پیدا کردم.
با پیدا کردن این عکس و مشابهتهای بسیار آن با عکس مادر، تردیدهایم درباره صحت عکس مادر کاملن برطرف شد.
این عکس برخلاف عکس مادر، شناسنامه دارد و عکاس آن هم معلوم است و نشان میدهد که هر دوی این عکسها را یک نفر و در یک زمان و مکان گرفته است.
خب این از قصه عکس.
مسلئه دوم اینکه محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق ارشاد گفته که در اعتراض به انتصاب رحیممشایی به سمت معاون اولی احمدینژاد، در زمان دولت نهم، استعفا کرده و افزوده که وقتی احمدینژاد در مشهد اسم رحیممشایی را به عنوان معاون اول خوانده، صلوات در دهان اعضای هیات دولت خشک شده است.
صفارهرندی اولین و آخرین نفری نیست که علیه رحیممشایی حرف میزند. تمام محافظهکارانی که در انتخابات از احمدینژاد حمایت کردند با علم به اینکه احمدینژاد عاشق رحیممشایی است از او حمایت کردند.
از نظر محافظهکاران، انتخابات تمام شده است و احمدینژاد با همین رحیممشایی توانسته رای «۲۴ میلیون» ایرانی را مال خود کند.
اعتراض به اقدامات کسی که به اعتقاد محافظهکاران «۲۴ میلیون رای» دارد و فشار بر روی آن برای تجدیدنظر در روابطش با رحیممشایی، به این معنا است که محافظهکاران خودشان هم میدانند که احمدینژاد با دزدیدن رای در این موقعیت است.
محافظهکاران اگر آنطور که خود ادعا میکنند به جمهوریت نظام پایبند هستند، بهتر است در مقابل کسی که به گفته خودشان «۲۴ میلیون» رای دارد، سکوت کنند، وگرنه اعتراضهای آنها به این معنا است که یا احمدینژاد با تقلب روی کار مانده است یا آنها هیچ اعتقادی به جمهوریت ندارند.
نتیجه هرچه که باشد مهم نیست، مهم این است که اعتراض محافظهکاران به عشقبازی احمدینژاد با رحیممشایی، به منزله اعتراف آنها به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری از سوی حاکمیت است.
نوزدهم اسفندماه سال ۱۳۸۸
1 نظر:
در رابطه با مطلب فوق به آدرس زیر نیز رجوع شود.
http://baba81.blogfa.com/post-22.aspx
ارسال یک نظر