اکبر هاشمی رفسنجانی پس از مدتها سکوت، هشدار داد که اختلافها در جمهوری اسلامی «جدی» و غیرقابل «انکار» است و تنها علی خامنهای میتواند عامل «وحدت» دوباره در نظام باشد.
هاشمی میداند که وضعیت بحرانی ایران ناشی از حمایتهای بیدریغ رهبر جمهوری اسلامی از محمود احمدینژاد است، حمایتی که منجر به نادیده گرفتن شدن رای بیش از ۲۰ میلیون تن از شهروندان ایرانی شد.
او هرچند معتقد است این گره بزرگ در جمهوری اسلامی با دستهای علی خامنهای باز می شود، اما نمیگوید که وی چگونه و از چه طریقی باید این گره را باز کند؟
در حرفهای اخیر او سه نکته نهفته است؛
یک) در صورت وخیمتر شدن اوضاع جمهوری اسلامی، مسئولیت این وخامت را متوجه آقای خامنهای میکند که به نصایح دیگران گوش نکرد.
دوم) به طور تلویحی به رهبر جمهوری اسلامی پیام میدهد که کشور دچار بحران است و باید وجود این بحران را بپذیرد.
سوم) به علی خامنهای میگوید که با برکنار کردن احمدینژاد «وحدت» را دوباره به نظام جمهوری اسلامی باز گرداند.
هاشمی رفسنجانی بندباز قهاری در سیاست است.
هاشمی میداند که وضعیت بحرانی ایران ناشی از حمایتهای بیدریغ رهبر جمهوری اسلامی از محمود احمدینژاد است، حمایتی که منجر به نادیده گرفتن شدن رای بیش از ۲۰ میلیون تن از شهروندان ایرانی شد.
او هرچند معتقد است این گره بزرگ در جمهوری اسلامی با دستهای علی خامنهای باز می شود، اما نمیگوید که وی چگونه و از چه طریقی باید این گره را باز کند؟
در حرفهای اخیر او سه نکته نهفته است؛
یک) در صورت وخیمتر شدن اوضاع جمهوری اسلامی، مسئولیت این وخامت را متوجه آقای خامنهای میکند که به نصایح دیگران گوش نکرد.
دوم) به طور تلویحی به رهبر جمهوری اسلامی پیام میدهد که کشور دچار بحران است و باید وجود این بحران را بپذیرد.
سوم) به علی خامنهای میگوید که با برکنار کردن احمدینژاد «وحدت» را دوباره به نظام جمهوری اسلامی باز گرداند.
هاشمی رفسنجانی بندباز قهاری در سیاست است.
0 نظر:
ارسال یک نظر