اشاره:
فصل اول- شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و شکست غیرمنتظره محافظه کاران و بعد از آن پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، رهبران و نخبگان محافظهکار را برآن داشت با فرا خواندن نیروهای پراکنده خود در نشستهایی به آسیب شناسی رفتار سیاسی خود در دو انتخابات ریاست جمهوری هفتم و مجلس ششم بپردازند.
نشستهای درونی محافظهکاران در اینباره از سال ۱۳۸۷ آغاز شد و رفته رفته نظام و ساختار مشخص و معینی به خود گرفت که در نهایت از دل همین جلسات، تشکیلات جدیدی با عنوان «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» شکل گرفت.(۱) این شورا در حالی جانشین «جبهه پیروان خط امام و رهبری» شد که خود نیز در سال ۱۳۷۴جانشین تشکلی به نام «تشکلهای همسو» شده بود.
علی دارابی عضو سابق جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در اینباره میگوید:
این جوانها در قالب چند تشکل دانشجویی و سیاسی فعالیت میکردند که در نهایت در انتخابات دومین دوره شوراها و دور هفتم مجلس شورای اسلامی با ارائه فهرستی از محافظهکاران بر رقیب اصلاح طلب خود پیروز شدند.
«شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» که در واقع عقل منفصل این نیروهای جوان محسوب میشد با ریش سفیدی و شیخوخیت توانست از آنچه که دغدغه مشترک این جوانان انقلابی با آنان بود، نهایت استفاده و را ببرد و با خاموش کردن اعتراض برخی از آنان، کرسیهای شوراهای شهر و مجلس شورای اسلامی را براساس معیارهای خود در اختیار بگیرد.
علی دارابی در این مورد میگوید:
«ائتلاف آبادگران» در این دور از انتخابات شورای شهر تهران توانست تمام کرسیهای این شورا را به خود اختصاص دهد، اما این پیروزی به این دلیل برای آنها بدست آمد که حدود ۹۰ درصد تهرانیها واجد شرایط رای دادن در روز انتخابات ترجیح دادند در خانه بمانند و پای صندوقهای رای حاضر نشوند.
به این ترتیب ائتلاف آبادگران توانست با کسب رای حدود چهار درصد رای دهندگان شورای شهر پایتخت را به تسخیر خود درآورد.(۶)
این اتفاق غیرمنتظره به نیروهای محافظه کار که امید چندانی به پیروزی در انتخابات شورا نداشتند، اعتماد به نفس داد تا خود را برای تحت کنترل درآوردن مجلس شورای اسلامی در انتخابات زمستان ۱۳۸۲ نیز آماده کنند. آنها در جریان انتخابات مجلس هفتم با بسیج تمام هواردان خود در سراسر کشور به پیروزی رسیدند، اما این پیروزی نیز در شرایطی حاصل شد که اکثریت قریب به اتفاق رقیبان قدرتمند آنها با نظارت استصوابی از امکان رقابت در صحنه انتخابات محروم شدند.
این پیروزیها بود که محافظهکاران را به فکر گرفتن کرسی ریاست جمهوری پس از اتمام دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی انداخت تا به این وسیله برای نخستین بار پس از انقلاب تمام قوای حاکم را تحت اختیار خود درآورند.
از همین رو آنان در تابستان ۱۳۸۳ در ادامه جلسات درون گروهی خود تصمیم گرفتند با نامزدی واحد- که از این پس او را نامزد «جبهه اصول گرایان» میخواندند – وارد کارزار انتخابات سال۱۳۸۴ شوند.
در پی این تصمیم، پنج نفره شامل؛ علیاکبر ناطق نوری (رئیس شورای هماهنگی)، محمدرضا باهنر (نماینده جامعه اسلامی مهندسین)، عسگراولادی (نماینده حزب موتلفه)، سیدرضا تقوی (نماینده جامعه روحانیت مبارز) و حسین فدایی(نماینده جمعیت ایثارگران) (۷) برای انتخاب نامزدی واحد در انتخابات، گروهی ۱۶ نفره برای تعیین معیارها، بررسی توانمندیها، سوابق و برنامههای پنج نفر از کاندیداهای مطرح جریان محافظهکار تشکیل دادند.(۸)
منابع:
۱- روزنامه شرق، ۲۸ آذر ماه سال ۱۳۸۳.
۲- همان، ۳۰ فروردین سال ۱۳۸۴.
۳- همان.
۴- همان.
۵- وبسایت بیبی سی، ۲۲ آوریل سال ۲۰۰۵.
۶- همان.
۷- وبسایت شریفنیوز، ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۳.
۸- خبرگزاری فارس، ۲۶ دی سال ۱۳۸۳.
در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، تصمیم گرفتم متن کامل کتابی با عنوان «جنبش بیپیراهنها» که سه سال پیش نوشتم، برای نخستینبار منتشر کنم.
فصل اول این کتاب به محافظهکاران و فصل دوم نیز به اصلاحطلبان اختصاص دارد. فصلهای بعدی نیز به نامزدهای انتخابات؛ زندگینامه، شعارها و برنامههای آنها اختصاص یافته است.
فصل اول- شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و شکست غیرمنتظره محافظه کاران و بعد از آن پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، رهبران و نخبگان محافظهکار را برآن داشت با فرا خواندن نیروهای پراکنده خود در نشستهایی به آسیب شناسی رفتار سیاسی خود در دو انتخابات ریاست جمهوری هفتم و مجلس ششم بپردازند.
نشستهای درونی محافظهکاران در اینباره از سال ۱۳۸۷ آغاز شد و رفته رفته نظام و ساختار مشخص و معینی به خود گرفت که در نهایت از دل همین جلسات، تشکیلات جدیدی با عنوان «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» شکل گرفت.(۱) این شورا در حالی جانشین «جبهه پیروان خط امام و رهبری» شد که خود نیز در سال ۱۳۷۴جانشین تشکلی به نام «تشکلهای همسو» شده بود.
علی دارابی عضو سابق جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در اینباره میگوید:
زمانیکه {جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی} شکل گرفت {۱۳۷۴} جریانی وجود داشت به نام تشکلهای همسو که امروزه به نام جبهه پیروان خط امام و رهبری نامیده میشود. حدودا ده یازده حزب هستند و سردمدار آنان نیز حزب موتلفه است. (۲)این عضو جمعیت ایثارگران با اشاره به چگونگی تشکیل «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» پس از خرداد سال ۱۳۷۶ به موارد دیگری از روند تشکیل آن میپردازد و میگوید:
پس از سال ۷۶ جریان راست به کل منزوی شد و بچههای انقلاب که نه در حاکمیت نقش داشتند و نه در دولت سازندگی و دولت اصلاحات رانده شدند، لذا ما آمدیم همراه با دوستان دیگری به بازسازی جریان راست کمک کردیم.(۳)در شورای جدید اتفاق مهمی که رخ داد جذب نیروهای جوانی بود که از آنها به عنوان محافظهکاران جوان نام برده میشد.
این جوانها در قالب چند تشکل دانشجویی و سیاسی فعالیت میکردند که در نهایت در انتخابات دومین دوره شوراها و دور هفتم مجلس شورای اسلامی با ارائه فهرستی از محافظهکاران بر رقیب اصلاح طلب خود پیروز شدند.
«شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» که در واقع عقل منفصل این نیروهای جوان محسوب میشد با ریش سفیدی و شیخوخیت توانست از آنچه که دغدغه مشترک این جوانان انقلابی با آنان بود، نهایت استفاده و را ببرد و با خاموش کردن اعتراض برخی از آنان، کرسیهای شوراهای شهر و مجلس شورای اسلامی را براساس معیارهای خود در اختیار بگیرد.
علی دارابی در این مورد میگوید:
در خصوص لیست شوراها و هم درانتخابات مجلس هفتم درباره لیست {باشورای هماهنگی} اختلاف نظرهایی داشتیم حتی درباره مدیریت مجلس اختلاف داشتیم، اما سعی کردیم با ساز و کار قاعده مند آنها را حل و فصل کنیم.(۴)این تشکل تازه تاسیس در دور دوم انتخابات شوراها با نام «شورای هماهنگی» وارد صحنه نشد و ظاهرا ترجیح داد با عنوان «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» در صحن سیاسی ایران فعالیت کند.(۵)
«ائتلاف آبادگران» در این دور از انتخابات شورای شهر تهران توانست تمام کرسیهای این شورا را به خود اختصاص دهد، اما این پیروزی به این دلیل برای آنها بدست آمد که حدود ۹۰ درصد تهرانیها واجد شرایط رای دادن در روز انتخابات ترجیح دادند در خانه بمانند و پای صندوقهای رای حاضر نشوند.
به این ترتیب ائتلاف آبادگران توانست با کسب رای حدود چهار درصد رای دهندگان شورای شهر پایتخت را به تسخیر خود درآورد.(۶)
این اتفاق غیرمنتظره به نیروهای محافظه کار که امید چندانی به پیروزی در انتخابات شورا نداشتند، اعتماد به نفس داد تا خود را برای تحت کنترل درآوردن مجلس شورای اسلامی در انتخابات زمستان ۱۳۸۲ نیز آماده کنند. آنها در جریان انتخابات مجلس هفتم با بسیج تمام هواردان خود در سراسر کشور به پیروزی رسیدند، اما این پیروزی نیز در شرایطی حاصل شد که اکثریت قریب به اتفاق رقیبان قدرتمند آنها با نظارت استصوابی از امکان رقابت در صحنه انتخابات محروم شدند.
این پیروزیها بود که محافظهکاران را به فکر گرفتن کرسی ریاست جمهوری پس از اتمام دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی انداخت تا به این وسیله برای نخستین بار پس از انقلاب تمام قوای حاکم را تحت اختیار خود درآورند.
از همین رو آنان در تابستان ۱۳۸۳ در ادامه جلسات درون گروهی خود تصمیم گرفتند با نامزدی واحد- که از این پس او را نامزد «جبهه اصول گرایان» میخواندند – وارد کارزار انتخابات سال۱۳۸۴ شوند.
در پی این تصمیم، پنج نفره شامل؛ علیاکبر ناطق نوری (رئیس شورای هماهنگی)، محمدرضا باهنر (نماینده جامعه اسلامی مهندسین)، عسگراولادی (نماینده حزب موتلفه)، سیدرضا تقوی (نماینده جامعه روحانیت مبارز) و حسین فدایی(نماینده جمعیت ایثارگران) (۷) برای انتخاب نامزدی واحد در انتخابات، گروهی ۱۶ نفره برای تعیین معیارها، بررسی توانمندیها، سوابق و برنامههای پنج نفر از کاندیداهای مطرح جریان محافظهکار تشکیل دادند.(۸)
ادامه دارد...
منابع:
۱- روزنامه شرق، ۲۸ آذر ماه سال ۱۳۸۳.
۲- همان، ۳۰ فروردین سال ۱۳۸۴.
۳- همان.
۴- همان.
۵- وبسایت بیبی سی، ۲۲ آوریل سال ۲۰۰۵.
۶- همان.
۷- وبسایت شریفنیوز، ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۳.
۸- خبرگزاری فارس، ۲۶ دی سال ۱۳۸۳.
1 نظر:
به نظر من بهتره کتاب را به صورت پی دی اف روی سایت بذاری...
ارسال یک نظر