محمد خاتمی و میرحسین موسوی از مهمترین داشتههای جریان اصلاحات هستند.
برخی از میرحسین نیز به عنوان «سرمایه نظام» نیز یاد میکنند.
گزارشها از حضور قطعی این دو سیاستمدار فرهنگی در انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران حکایت دارد.
توضیح اینکه چه عواملی باعث شده که آنها همزمان وارد این عرصه شوند، مجال دیگری میطلبد.
نکته اینجاست که اگر در جریان نظرسنجیها و در نهایت شمارش آراء مشخص شود که یکی از این دو، برنده نهایی انتخابات است؛ در آن صورت بهتر نیست آن کسی که در ذهن و خاطره مردم جایگاهی ارزندهتری دارد از عرصه انتخابات کنارهگیری کند تا اصلاحطلبان برای انتخابات سالهای بعد از کسی همچون محمود احمدینژاد شکست نخورند.
شاید طرح چنین مسئلهای از نظر برخیها زود باشد و شاید این پیشبینی کمی «سادهلوحانه» به نظر برسد، اما نباید از این مسئله غافل شد که حضور فردی همچون میرحسین موسوی در این عرصه پس از ۲۰ سال، آزمونی بسیار حساس و سرنوشتساز برای وی، جریان اصلاحات و چه بسا کل نظام در آیندهای دور باشد.
بنابراین من فرض را اینگونه میگیرم که اگر میرحسین موسوی آمد و تا آخر ماند و اگر محمد خاتمی هم ادامه داد تا جایی که تنها این دو رقیب ماندند (یعنی پیروزی میرحسین در آزمون تاریخی) ، بهتر آن است که میرحسین «تنها» در صورت قطعی شدن پیروزی خاتمی از صحنه کنار برود تا تضمینی برای آینده اصلاحطلبان یا «نظام جمهوری اسلامی» باشد.
اینها تنها اگرهای است که اگر کاشته شود شاید ثمر دهد.
0 نظر:
ارسال یک نظر